جدول جو
جدول جو

معنی شیروان قوچان - جستجوی لغت در جدول جو

شیروان قوچان
(شیرْ)
نام یکی از بخش های شهرستان قوچان. حدود: از شمال به بخش باجگیران و دهستان گیفان از شهرستان بجنورد و ازباختر به شهرستان بجنورد و از جنوب به بخش مانه و از خاور به بخش حومه قوچان محدود است. کلیۀ آبادیهای بخش در سر راه شوسۀ قوچان و بجنورد واقع است. روداترک در جنوب آن جاری است. هوای بیشتر آبادیها معتدل مرطوب. اغلب آبادیها با راه شوسه به هم متصل شده اند. محصول عمده بخش، غلات و بنشن و انگور. شغل اهالی بیشتر زراعت و گله داری و کسب و تجارت است. صنایع دستی زنان قالیچه و پلاس بافی است. ساکنان بخش طوایف از پیچرانلو، توپکانلو، زعفرانلو، میلانلو میباشند. این بخش از 8 دهستان بنام باغان، دوین، فل جق، زیارت، زوارم، تکمران، میلانلو، گلیان تشکیل شده که جمعاً دارای 98 آبادی بزرگ و کوچک است و مجموع نفوس آن در حدود 52489 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
شهر کوچک و مرکز بخش تابع شهرستان قوچان که در کنار راه شوسۀ بجنورد واقع است و مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است: طول جغرافیایی 57 درجه و 55 دقیقه و عرض 37 درجه و 27 دقیقه، و اختلاف ساعت نسبت به تهران 24 دقیقه است. این شهردر اردیبهشت سال 1308 هجری شمسی بر اثر زلزله ویران شد، پس از دو سال خرابی با اسلوب جدید آباد و دو خیابان از خاور به باختر و از شمال به جنوب و یک فلکه درمرکز شهر ایجاد شد. سکنۀ آن در حدود 9349 تن است. آب آن از سه رشته قنات و 4 آب انبار است. دارای مساجدو کار خانه برق و 20 باب مغازه است. شغل اهالی زراعت و کسب و تجارت. صنایع دستی قالیچه و کرباس بافی است. ادارات دولتی دارد و راه شوسۀ کناره (تهران - مشهد) از آن می گذرد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6). نام قلعه ای است به خبوشان. (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از بخش شیروان شهرستان قوچان با 258 تن سکنه. محصول آن غلات و انگور و آب آن از چشمه و قنات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان میانلو بخش شیروان شهرستان قوچان در 35 هزارگزی جنوب باختری شیروان و 7 هزارگزی خاور مالرو عمومی امیران به دولت آباد. کوهستانی و معتدل است. 613 تن سکنۀ شیعۀ ترکی و فارسی زبان دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات، تنباکو و شغل اهالی زراعت و قالیچه و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان میلانلو بخش شیروان شهرستان قوچان. واقع در 62هزارگزی جنوب باختری شیروان و 5 هزارگزی جنوب مالرو عمومی امیران. ناحیه ای است جلگه ای، آب و هوای آن معتدل و 198 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود و محصولات آن غلات، پنبه توتون و انگور است. اهالی به کشاورزی و مالداری اشتغال دارند و صنایع دستی آنان قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان میلانلو بخش شیروان شهرستان قوچان. در 83هزارگزی جنوب باختری فریمان سر راه مالرو عمومی امیران به دولت آباد. در جلگه واقع و هوای آن معتدل است. 387 تن سکنه دارد. آب آن از قنات ومحصول آن غلات و پنبه و توتون و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا